نفرتی که تبدیل به عشق شد P21

Melody Melody Melody · 1404/3/28 06:05 · خواندن 4 دقیقه

بچه ها لطفا لایک میکنین کامنت هم بزارین 

بچه ها امیدوارم حال همتون خوب باشه و خانواده و عزیزانتون حالشون خوب باشه مخصوصا اونایی که سمت تهران هستن پس مراقب خودتون باشین
➤; ᴡᴇʟᴄᴏᴍᴇ ᴛᴏ ᴛʜɪs ʙʟᴏɢ.↶
⋘ 𝑙𝑜𝑎𝑑𝑖𝑛𝑔 𝑑𝑎𝑡𝑎... ⋙
𝐍𝐨𝐰 𝐥𝐨𝐚𝐝𝐢𝐧𝐠... 
#تیانا
ساعت ۱ نصف شب از خواب پریدم و فهمیدم چ گوه هایی خوردم و سریع رفتم قرص خوردم ولی نه از اینکه نخوام از ارشام بچه داشته باشم فقط اینکه هنوز اماده نیستم براش پس از بعد از اینکه قرص خوردم دیگه خواب به چشمام نمیومد پس رفتم و گوشیمو برداشتم و زنگ زدم پارمیدا و گفتم بیاد دنبالم که باهم بریم ولی
M:نظرته امشب با موتور بریم بیرون؟ 
T:هستم ولی با یکی یا دوتا 
M:دوتا من موتور خودمو بر میدارم توهم موتورتو بردار 
T:ولی موتور من اینجا نیست 
M:موتور ارشام چی؟        T:ناراحت نمیشه؟ 
M:نه بابا اونجوری که من دیدم یک تار موی تورو به ۱۰۰ تا موتور هم نمیده 
T:واقعا؟.....باشه پس حاضر شو همو جای خونت میبینیم 
M:اوکی 
من زود حاضر شدم کلید موتور ارشام رو برداشتم و یک یاداشت هم براش گذاشتم تا ناراحت نشه یا نگرانم نشه و سریع رفتم پارکینگ و موتور رو برداشتم و راه افتادم 
ارشام یک موتور سیکلت داشت که مشکی بود
سوارش شدم و گازش رو گرفتم ولی تعریف از خود نباشه خوب بلدم موتورشو برونم 
رفتم دم خونه پارمیدا و اون با موتورش اونجا بود و وقتی رسیدم
M:به به چه خانم خوشگلی هستی شما 
T:شما زیبا تری.....خب کجا بریم؟ 
M:بریم بار مهتاب        T:بریم 
و بعدش گازش رو گرفتیمو رفتیم اونجا ولی من زیاد نخوردم که بتونم برگردم ولی بازم در حدی نوشیدم که یکم مست بشم که دیدم گوشیم زنگ خورد ارشام بود و با عصبانیت گفت
A:کجایی؟      
T:حالا چرا عصبی من که بهت گفتم با پارمیدا اومدم بیرون
A:من عصبی نیستم فقط بگو الان کجایی
T:بار مهتاب        A:همونجا بمون میام 
و بعدش گوشی رو قطع کرد 
M:کی بود؟        T:ارشام     M:شازده ناراحته؟ 
T:اره فکر کنم 
بعد از ۱۰ دیقه دیدم ارشام بالا سرمه 
A:خانم جونز        T:لازمه با فامیل صدام بزنی؟

درسته فامیل من جونز هست تیانا جونز
A:پاشو بریم     M:چرا ضدحال میزنی
A:زنگ زدم امیر الان میاد دنبال توهم 
T:باید اینقدر ضدحال باشی؟    
A:تیانا پاشو بریم تا زنگ نزدم ارتا که به مامان و بابات بگه
T:خب بگه که چی من الان ۲۳ سالمه و اختیارم دشت خودمه مامان و بابام هیچ کاری نمیتونن بکنن 
A:تیانا چقدر خوردی؟     T:نصف بطری 
بعد از این حرفم سری بطری رو برداشتم نصف دیگ رو هم یک نفس خوردم 
T:حالا شد یک بطری     
ارشام یهو داد زد
A:تیانا     
T:چخبر ته اروم باش میدونی که من ظرفیتم بالا
A:میدونم ولی نمیتونی یکم به من فکر کنی؟ نصف شب نامزدم اومده بار و میگه که من بهت گفته بودم 
T:باشه باشه بیا بریم و اول باید منو یکم راه ببری بیا بریم پارک
A:باشه فقط پاشو از اینجا بریم سریع 
میمونه برداشتم و از پارمیدا خدافظی کردم و رفتیم ولی جلوی در
T:به یک شرط باهات میام     A:تیانا اااا
T:باشه پس برمیگردم      A:وایسا خب بگو شرکت
T:باید منو کول کنی     A:قبوله
پریدم رو کول ارشام و پاهامو دور کمرش حلقه کردم و دستامو انداختم رو شونش 
بعد از گذشت ۴۰ دیقه خسته شدم و سوار موتور شدیم و رفتیم خونه و ساعت ۲ و نیم شب شده بود و من اینقدر خسته شده بودم که رفتم خوابیدم 
صبح ساعت ۹ پا شدم و رفتم واسه خودم و ارشام صبحونه درست کردم و از اون موقع خوردیم ۹:۳۰ شده من رفتم حموم و یک دوش گرفتم و اومدم بیرون ساعت ۱۰ شده بود 
T:ارشام الان روز ۴ که اینجاییم من دیگه نمیتونم تحمل کنم باید خون بخورم 
A:بیا اینجا خون منو بخور 
T:ولی بعد دچار کم خونی میشی 
A:نه تو نترس بیا اینجا     T:ولی جاش چی 
A:چسب میزنه جوری که انگار اسیب دیده 
T:ولی.......          A:بیا دیگه 
ارشام رفت رو مبل نشست و منم رفتم روش و نشستم اروم سرمو فرو بردم توی گردنش 
#ارشام
همینجوری که سرش رو توی گردنم فرو میبرد قطرات ابی که از موهاش میریخت....میریخت رو بدن من که اروم رفتم بغل گوشش و اروم زمزمه کردم
A:حداقل موهاتو خشک میکردی
T:مزاحم نشو 
که یهو دندونشو توی گردنم فرو کرد و شروع کرد به مکیدن خونم و منم فقط بغلش کرده بودم که بعد از یک دیقه ول کرد 

A:سیر شدی؟  T:اره ولی من دیگه نمیتونم اینجا بمونم

A:فقط ۳ روز دیگه مونده   T:باشه   A:خب پاشو دیگه   

T:چقدر زود خسته شدی ازم🙄شایدم چون میترسی دوباره گشنم بشه و اختیارم رو از دست بدم؟                 

A:نبابا فقط خستم دیشب ۴۰ دیقه کول کردم شما رو     

T:اصلا همینی که هست

A:اینم دفاع اخر توعه وقتی نمیتونی چیزی بگی

 

 

 

 

 

۴۸۶۹ کاراکتر 

بچه ها اگر حمایت نشه واقعا پارت نمیدم 

میدونم الان اوضاع سخته مخصوصا اونایی که تو تهران و اصفهانن میدونم اونا که اصلا شاید نتونن آن بشن ولی خب هرکی هرجا هست و بلخره داره این رمان رو میخونه لایک که میکنین یک کامنت هم بزارین 

مرسی

تا پارت بعدی بایییییی